Tuesday, December 20, 2005


باز هم درس و مشق و کتاب و جزوه و (اگه باشه اگه همیشه رفته باشی سر کلاس) وامتحانو امتحانو امتحان
می خواستم از چیزهای دیگه بنویسم اونم بعده این همه مدت از تووقتی با هم حرف می زنیم از خودم وقتی تنهام از مهندس وقتی جنبه نداره از اون یکی مهندس از دوست رفیق وقتی نمی بینمش از تولد که نشد بهش تبریک بگم از عمو که هنوز نیومده ازپاییز و
پیاده روی وقتی هوا سرده وبستنی و..........مدادم که گم شده بود و اردو و سینما که قراره بعدا بریم با سپیدار جونم وازخداودورافتادنهاوکار و لذت و سر در گمیهای لذت بخش وقتی ندونی اخرش چی می شه و تو کجای این دنیا یی وبچگی وقتی دوست داری تمام مدت رو به بازی و شادی بگذرونی از الفبا وقتی ندونی گذشتنو با کدوم ذ/ز می نویسن واز این که اگه خودتو بذاری جای ادمایه دیگه چی می شه مثلا جای یه ...یه ادمی که هیچی نداره و همیشه غصه می خوره یا نه ادمی که هیچی نداره و بیشتر از تو از زندگیش لذت می بره واز کتایون وقتی که بالهاش خیس می شه ومد رسه دانشگاه و غیبت و بعضیا که یه عالمه درس می خونن و از جدول ضرب کلاس وریاضی و معادلات و......امتحان و امتحان و امتحان.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home