Saturday, March 04, 2006

باز هم اتوبوس باز هم دانشگاه باز هم فکر و باز هم ادمها وباز هم سر ها همه بر خاک و سخنها همه از خاک
بالا خره وقتی روزی چند ساعت از عمر نازنینت رو توی اتوبوس بگذرونی مجبور می شی واسه خودت کاری پیدا کنی مثل همه
می تونی حرف بزنی می تونی درس بخونی می تونی به حرف بقیه گوش بدی
می تونی مغا زه ها رو نگاه کنی و...................و می تونی بهترین زیبا ترین مکان رو داشته باشی و میتونی به بهترین چیزها
دست پیدا کنی و می تونی بهترین لحظات رو دا شته باشی حتی توی اتوبوس حتی اگه شلوغ باشه حتی اگه جایی برای نشستن ندا شته باشی و از شدت شلوغی خفه بشیحتی اگه از صبح تا شب راه رفته باشی و حالا کلی خسته باشی باز هم می تونی بهترین لحظا تت رو دا شته باشی اگه بتونی به اون یه ذره اسمونی که دیده می شه نگاه کنی.
باز هم من باز هم حرف ادمها باز هم تنهایی و زیبایی.
کنار پنجره نشستم باد خنکی به صورتم می خوره از اون بادهایی که همه حواست رو می بره دنبال خودش از اون باد هایی که بهت اجازه نمی ده ادمها و مغازه ها وساختمونها وزرق وبرق زمین رو ببینی
از اون باد هایی که همه چیز در برابرشون بی اهمیت جلوه می کنن .و از اون باد هایی که بوی هوا می ده .بوی اسون بوی ابر.
یه ابی تیره هم اسمون رو پر کرده ابی خاکستری...چند ساعت فقط منم و تو و فقط منم وتو .هیچ حرفی هیچ فکری و هیچ صدایی نیست .می شه همیشه همین طور باشم صاف وساده وپاک وفقط به تو فکر کنم ولذت ببرم.
می شه همیشه از خوشی فریاد بزنم درست مثل امشب.
کم کم هوا تاریک میشه ومن هم دیگه تقریبا رسیدم باید پیاده بشم از پله ها میام پایین دوباره همه چیز مثل اولش میشه صدا هااوج می گیرن نور ما شینها ومغازه ها اذیتم می کنه و ادمها... باز هم باید حرف بزنم
باید فکر کنم وباید.....با ید منتتظر بمونم تا دوباره به ارامش برسم.

10 Comments:

At 2:08 PM, Anonymous Anonymous said...

salam
webloge ghashangi dari
be man sar nemizani ha?
movafagh bashi

 
At 2:10 PM, Anonymous Anonymous said...

ey baba chera injuri comment gozasht
be khoda man esm daram
anonymous kiye baz
man parnian bidam

 
At 7:34 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام عرض شد.
احوالات؟سر درد بر طرف شد؟چشمت نكنم تو مريض بشو نيستي:))
خب من خيلي هنوز باهات حرف دارم در مورد اين مطلب.
مي دوني يه چيزيه من و تو نيست همه ي فكرامونو قبلا بصورت حضوري بهم
گفتيم ديگه اينجا تو وبلاگامون حرفي نداريم بزنيم.چون ميشه تكراري.مثلا همين اتوبوس و ما قبلا راجع بهش كلي حرف زديم.اينكه تو اتوبوس چه كار بايد كرد؟؟؟؟؟؟:))

 
At 4:18 AM, Anonymous Anonymous said...

salam saba khanoom
dige be ma sar nemizani???
vaght kardi khoshhal misham nazaret ro bebinam

 
At 7:33 AM, Anonymous Anonymous said...

درد عشقی کشیده ام که مپرس....زجر هجری کشیده ام که مپرس .
آره منم فکر کنم اشتباه فهمیدی
مرسی به هر حال

 
At 10:17 AM, Anonymous Anonymous said...

صبا جان عزیز جان این سپیدار چی میگه؟ ببخشید سپیدار جان. آره صبا جان ؟

 
At 2:37 PM, Anonymous Anonymous said...

دارم واست حالا با من در میفتی؟

 
At 6:51 PM, Anonymous Anonymous said...

اين مداد كوچولو از همين الان معلومه ترسيده.ببين چطور صدات زده صبا جان عزيز جان !!!!!!!!!!!ها ها

 
At 1:46 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام
بالاهره توفیق اومدن به اینجا رو

پیدا کردم
سال نو مبارک
از این به بعد هر روز میام اینجا
به من سر بزنی ها

 
At 4:12 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام
خوبی ؟ بالاخره منم اومدم پیشت فقط ببخشید که دیر با اطلاع شدم
اون طرفا هم بیا خوشحال میشم
"شاد باشی و شادی افرین "

 

Post a Comment

<< Home